بازدید امروز : 42
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 54070
کل یادداشتها ها : 109
هیچیک از نگرشهای مادی و واقعگرایی، عدالت را در صلح دخالت نمیدهند و همین امر، یعنی عدم توجه به مبادی و علل بروز جنگ و ناامنی و عوامل مخل صلح که بیعدالتی و ظلم است باعث شده صلح حقیقی و پایدار در جهان محقق نگردد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، مهمترین هدف انبیای الهی و یکی از اهداف دین مبین اسلام، برقراری عدالت و صلح جهانی بوده است.ی کی از مسائل مهم برای رسیدن به توسعه همه جانبه ضرورت و لزوم صلح و آرامش در جهان است؛ چرا که در صورت جنگ و ناامنی و فقدان صلح، منابع مادی و نیروی انسانی تباه میگردد. نگرشهای موجود درباره مناسبات عدالت و صلح را می توان به دو دسته نگرش مادی و نگرش الهی تقسیم کرد.
در نگرش مادی، صلح به معنای نبود و توقف جنگ بوده و با عدالت چندان مناسبتی ندارد. دیدگاههای مادی را میتوان به صورت پیوستاری تصور نمود که آرمانگرایی در یک سو و واقعگرایی در سوی دیگر قرار دارد. هر دو نگرش مزبور که از جهانبینی مادی گرا نشأت میگیرند، صلح را در جهت منافع قدرتهای بزرگ معنا میکنند. هیچ یک از آنها عدالت را در صلح دخالت نمیدهند و همین امر، یعنی عدم توجه به مبادی و علل بروز جنگ و ناامنی و عوامل مخل صلح که بیعدالتی و ظلم است باعث شده صلح حقیقی و پایدار در جهان محقق نگردد.
در نگرش توحیدی بر خلاف نگرش مادی، صلح بدون عدالت معنا نمییابد. این نگرش در مقابل طیفی از دیدگاههای مادی و تحریف شده الهی قرار میگیرد.ر وش شناخت در این دیدگاه براساس سه عنصر عقل، شرع و حس استوار است. در این بینش، انسان موجودی بالقوه خیرخواه، خداخواه، کمالجو و هدفدار است که میتواند یکی از دو صفت سعادت یا شقاوت را که ناشی از مختار بودن اوست، داشته باشد. خط و مشی کلی صاحبان این نگرش که انبیای الهی هستند، هدایت انسانها و به کمال رساندن آنهاست.
این امر در سایه برپایی عدالت و برقراری صلح و آرامش محقق می گردد و بشر با هدایت انبیاء و اولیای الهی تربیت شده، به کمال میرسد.د ر این مقاله با نگاه به اندیشه امام خمینی و برجستهترین نظریهپردازان انتقادی روابط بینالملل به عنوان داعیهداران دو گفتمان مطرح که در باب عدالت جهانی رهنمودهای را ارائه دادهاند به تطبیق نظرات آنها با یکدیگر در باب روابط بینالملل و به ویژه مفهوم عدالت جهانی پرداختهایم.
امام خمینی(س) کتب متعددی در زمینه عرفان واخلاق به رشته تحریر در آوردهاند که از جمله آن: شرح دعای سحر، مصباح الهدایه، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، سرالصلوة، شرح چهل حدیث، آداب الصلوة، تفسیر سوره حمد، شرح حدیث جنود عقل و جهل و نامه های عرفانی و... می باشد. یکی از آثار عرفانی اخلاقی ایشان نامهای است که در تاریخ بیست و ششم تیر ماه هزار و سیصد و شصت و سه خطاب به فرزند بزرگوار خویش حاج احمد آقای خمینی نوشته اند. در این نامه ایشان فرزند خود را به چند مسئله بسیار مهم توصیه میکنند. یکی از مواردی که امام(س) بر آن تاکید بسیار دارند، مسئله «حب دنیا» است که اشاره می کنند از یک سو باید از نفس مراقبت نمود تا حب دنیا چشم و دل انسان را کور نکند و از سوی دیگر از خدمت به خلق نیز هرگز نباید کناره گیری کرد. هم چنین به «نماز» به عنوان عطیه الهی توصیه مینمایند و به فرزند خویش میفرمایند که جز برای مقام الهی سر تسلیم فرود نیاورد. این نامه سرشار از پندها و اندرزهایی است که می تواند برای هر انسان وارستهای راهگشا باشد.
پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران طی مصاحبهای با جناب حجت الاسلام والمسلمین حسین مستوفی، مسئول گروه معارف موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، تلاش نموده است تا برخی از مهمترین مسایل ذکر شده در این نامه را مورد بررسی قرار دهد.
در روز 27 تیر 1367 به دنبال پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، جنگ هشت ساله میان ایران و عراق رسماً به پایان رسید. قطعنامه 598 اول مرداد 1366 از سوی سازمان ملل صادر و در 27 تیر 1367 از سوی ایران پذیرفته شد و در 29 تیر 1367 به اتفاق آرا به تصویب نهایی رسید.
آیتالله خامنه ای، رییس جمهوری وقت در نامهای که در روز 27 تیر 1367 برای «خاویر پرز دکوئیار»، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد ارسال کرد، آورده بود: «... همان طور که به خوبی استحضار دارید، آتش جنگی که به وسیله رژیم عراق در 22سپتامبر 1980 با تجاوز علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید، اینک ابعاد غیرقابل تصوری به خود گرفته است که کشورهای دیگر و حتی غیرنظامیان بیگناه را نیز در شعله های خود گرفته است. قتل 298 نفر انسان بیگناه که با ساقط ساختن هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران به وسیله یکی از کشتی های جنگی آمریکایی در خلیج فارس به وقوع پیوست، نمونهای بارز در این خصوص است. در چنین موقعیتی، تلاشهای جنابعالی برای اجرای قطعنامه 598 حائز اهمیت ویژهای است. جمهوری اسلامی ایران پیوسته کمک و پشتیبانی خود را نسبت به شما در حصول به این هدف مبذول داشته است. در این زمینه ما مصمم گردیدیم که رسماً اعلام داریم جمهوری اسلامی ایران به خاطر اهمیت حفظ جان انسانها و برقراری عدالت و صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، قطعنامه 598 شورای امنیت را میپذیرد...» (روزنامه اطلاعات، 28 تیر 1367)
شاید بارزترین نگاه ممکن به ماجرای پذیرش قطعنامه 598 را بتوان در مطبوعات آن روز ایران یافت. اما ماجرای پذیرش قطعنامه به همان روز 27 تیرماه 1367 خلاصه نمیشود. باید اندکی به عقب بازگشت. روزنامه کیهان در تاریخ شنبه 11 تیر 1367 و در شماره 13359 خود «به دنبال صدور بیانیه شورای عالی پشتیبانی جنگ و سخنان رییس شورای عالی دفاع» از «آغاز خیزش ملی برای مقابله با توطئههای جهانی در مرحله جدید جنگ» خبر میدهد و مینویسد: «حوادث نظامی دو، سه ماه اخیر و عقبنشینی نیروهای اسلام از مواضع خود در بعضی از خطوط تماس بیش از هر چیز نشاندهنده همدستی نیروهای کفر و استکبار و ارتجاع علیه انقلاب اسلامی و عظمت دفاع مقدس است که بر دوش ملت شجاع و فداکار ما نهاده شده است.» در همین روز روزنامه اطلاعات در شماره 18502 خود مصاحبه تفصیلی نخستوزیر وقت را با تیتر «مصاحبه نخست وزیر درباره جنگ تحمیلی، وضعیت اقتصادی و چشماندازهای آینده» در صفحه اول به چاپ میرساند. نخستوزیر معتقد است: «قدرتهای جهانی اگر قدرتشان برسد، حاضر نیستند حتی نامی از انقلاب اسلامی در تاریخ باقی بماند. لذا ما چارهیی جز مقاومت در برابر نیروهای مهاجم نداریم... ما چارهیی جز این نداریم که این شعار را در ذهنها بیدار کنیم که اگر دشمن این جنگ را ادامه بدهد، ما باید آنقدر بایستیم که دشمن را به طور کامل منهدم کنیم... گذشت زمان به ما یاد داده که اگر در این جنگ بایستیم و با همان روحیهیی که حضرت امام میگویند، مقاومت کنیم، نهایتا پیروزیم... اگر قرار باشد ارزشهای اسلامی ما که در شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» خلاصه میشود به خطر بیفتد، ما حاضریم هر قدر این جنگ طول بکشد، بایستیم و مقاومت کنیم.» و رییس دیوان عالی کشور آیتالله موسویاردبیلی در سخنان قبل از خطبههای نماز جمعه تبریز بر موضوع جنگ تا پیروزی پا میفشارد: «دفاع مقدس ما تا سقوط رژیم متجاوز صدام ادامه مییابد.»
دهها کتاب و اثر گرانبها از امام خمینى در مباحث اخلاقى، عرفانى، فقهى، اصولى، فلسفى، سیاسى و اجتماعى برجاى مانده که بسیارى از آنها تاکنون منتشر شده است. امام خمینى خطى خوش داشت و در نوشتن کتابهایش به قواعد نگارش قدیم و نظم در نوشتن و خلاصهنویسى و پرهیز از تطویل پایبند بود. برخى از تألیفات امام به تناسب موضوع تخصصى آنها (در فقه و اصول و عرفان) از ابتدا به زبان عربى نوشته شده و برخى نیز فارسى مىباشند.
امام خمینى علاوه بر تألیفات علمى، تعدادى از رسالههاى علمى اندیشمندان ـ که نسخههاى منحصر به فرد داشته و هنوز چاپ نشده بودند ـ را با خطى زیبا بازنویسى و استنساخ کرده است. بعضى از تألیفات امام خمینى با دید و قلمى کاملاً تخصصى نوشته شده و فهم مطالب آنها بدون استفاده از شرح و تفسیر اساتید اهل فن مقدور نیست و برخى نیز به زبان سادهتر نوشته شدهاند.
از جمله آثار ارزشمند امام راحل که به زبان عربی نگاشته شده است رساله «الطلب والاراده» است. حضرت امام(س) تالیف این اثر را در 27 تیرماه سال 1331 (1371 هجری قمری) به اتمام رساندند. الطلب و الاراده اثرى است اصولى، فلسفى و عرفانى.
این رساله با ترجمه فارسی آن در 160 صفحه توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی تهران در سال 1362 به چاپ رسید. موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی نیز در سال 1379 متن عربی این کتاب را منتشر کرده است.