بازدید امروز : 62
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 54176
کل یادداشتها ها : 109
اولین مجلس خبرگان رهبری در شرایطی که کشور، در حال نبردی نابرابر با حکومت عراق و دنیای استکبار بود و متجاوزان عراقی برای شکست ملت قهرمان ایران، هر روز متوسل به شیوهای جدید در جنگ میشدند، تشکیل شد.اما حضور گسترده مردم در صحنههای گوناگون انقلاب، از قبیل انتخابات مجلس خبرگان چون همیشه ارمغانی از یأس و ناامیدی را برای دشمنان فراهم آورد. در این میان انتخابات اولین دوره مجلس خبرگان رهبری، با شرکت هجده میلیونی مردم شجاع و مقاوم ایران در 19 آذر 1361 برگزار گردید و 75 نفر از نمایندگان مجلس خبرگان تعیین شدند. در نهایت اولین نشست مجلس خبرگان رهبری که در واقع نخستین مجلس خبرگان جامعه اسلامی پس از خبرگان قانون اساسی بود، در 23 تیرماه 1362 تشکیل گردید و با پیام حضرت امام، افتتاح شد.
متن کامل این پیام را در ادامه می خوانید:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
با تأیید خداوند متعال جَلَّ و علَا و پشتیبانى حضرت ولى اللَّه اعظم، بقیه اللَّه أرواحنا لمقدمه الفداء- بر حسب اصل یکصد و هفتم قانون اساسى جمهورى اسلامى، مجلس مبارک خبرگان، که به وسیله آراء ملت عظیم الشأن ایران، شمارى از علماى اعلام و حجج اسلام- ادام اللَّه بقائهم- براى تعیین رهبر یا شوراى رهبرى انتخاب شدهاند، مفتوح گردید. مجلسى که براى ادامه نظام جمهورى اسلامى و شرعیت بخشیدن به آن نقش اساسى دارد. مجلسى که علاقهمندان به اسلام و جمهورى اسلامى دل بدان بسته، و مخالفان و دشمنان آن چشم به آن دوختهاند. آنان دل بستهاند که منتخبین آنها، که از علماى متعهد و آگاه به مصالح و مفاسدند، با رأى مبارک خود شایسته ترین و آگاه ترین و متعهدترین فقیه یا فقها را براى این مقام، که صیانت «1» نظام جمهورى اسلامى و هدایت آن به طور شایسته و موافق با شریعت مطهّره بستگى به آن دارد، با اعتقاد به حضور خداوند متعال و نظارت او- جَلَّ و علا- بر آراء و اعمال و احوال آنان تعیین نمایند، و رضاى او را بر رضاى خود و دیگران مقدم دارند. و اینان چشم طمع دوختهاند که شاید به وسیله ایادى خود بتوانند لغزشى خداى نخواسته ایجاد کنند که در آتیهاى و لو دراز مدت نظام اسلامى را به انحراف کشانند.
ما مىدانیم که ابرقدرتها و حکومتهاى وابسته به آنان با اسلام شاهنشاهى و مُلْکى مخالف نیستند؛ بلکه بىشک آن را تأیید نیز مىکنند. اسلامى که به وسیله ایادى ابلیسى خود و جهال بصورتِ عالم، عرضه شود- که علماى اسلام و مسلمانان نباید در امور سیاسى و اجتماعى مسلمین دخالت کنند و نباید در امور مسلمانان اهتمام نمایند، و حکم واضحِ عقل موافقِ با قرآن را نادیده گرفته و حدیث مَجَارِى الأُمُورِ بِیَدِ العُلَمَاء باللَّه را ضعیف و سخن شریف وَ أمَّا الْحَوَادِثُ الوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلَى رُوَاةِ أَحَادِیثِنَا. و دیگر احادیث از این قبیل را بىمبنا یا به تأویل کشانند- صد در صد مورد تأیید آنان است. چه بهتر که دست علماى متعهد و مسلمانان بیدار را این درباریان روحانى نما و بازیخوردگان غافل از سیاست بازى شیاطین ببندند، و راه را براى چپاول و سلطه قدرتها باز کنند.
آنان از اسلامى که مؤید آنهاست چه باک دارند؟ از اسلام على بن ابی طالب- علیه صلوات اللَّه و سلامه- مىترسند. اگر آن شهید دلباخته اسلام و اسلامشناس حقیقى مثل اینان فکر مىکرد و به گوشه عزلت به عبادت خدا مشغول مىشد و راهى جز بین مسجد و منزل نمىپیمود، نه جنگ صفین و نهروان پیش مىآمد، و نه جنگ جمل، و نه مسلمانان فوج فوج به قتل مىرسیدند و شهید مىشدند. و اگر سید الشهدا- علیه السلام- مثل اینان فکر مىکرد و در کنار قبر جدش به ذکر و دعا مىپرداخت، فاجعه بزرگ کربلا پیش نمىآمد و دوستان ارجمند خداوند قطعه قطعه نمىشدند و آل اللَّه به اسارت نمىرفتند. و از آنها بالاتر، اگر رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- مانند اینان فکر مىکرد و به نصیحت و بیان احکام عبادات مىپرداخت، آن همه رنج و مصیبت نمىدید و آن همه مسلمانان به شهادت نمىرسیدند. و در علماى معاصر، اگر مرحوم آیت اللَّه عظیم الشأن، آقا میرزا محمد تقى شیرازى با آن مقام بزرگ در علم و ورع و تقوا، همانند اینان فکر مىکرد، در عراق جنگ بین مسلمانان و انگلیسىهاى متجاوزِ غاصب پیش نمىآمد و آن همه مسلمانان شهید نمىشدند، و استقلال عراق تأمین نمىشد.
حکومتهایى که در عصر حاضر با دل و جان و اسم اسلام در خدمت ابرقدرتها، بویژه امریکا هستند و عامل تأمین منافع آنان در جهان مىباشند، و آخوندهاى دربارى از خدا بىخبر که مؤید آنان و مخالف با رژیم اسلامى هستند و کوشش در هدم اسلامِ پرخاشگر بر ستمگران به سیره رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و علم کردن اسلامِ شاهنشاهى و ملوکى هستند، که مسلمانان متعهد را به جرم شکایت از ظلم امریکا و اسرائیل مىخواهند از فریضه حج محروم کنند، باید مورد تأیید شوروى و امریکا و اسرائیل باشند.
و اکنون شما، اى فقهاى شوراى خُبرگان واى برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهى و ستمشاهى، مسئولیتى را قبول فرمودید که در رأس همه مسئولیتهاست؛ و آغاز به کارى کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنجدیده و شهید داده و داغدیده گرو آن است. تاریخ و نسلهاى آینده درباره شما قضاوت خواهند کرد، و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا، و اعمال شما مىباشند؛ «وَ اللَّهُ مِن وَرَائِهم مُحیطٌ و رَقِیبٌ». کوچکترین سهل انگارى و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهاى شخصى و خداى نخواسته تبعیت از هواهاى نفسانى، که ممکن است این عمل شریف الهى را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعه تاریخ را به وجود خواهد آورد. اگر اسلام عزیز و جمهورى اسلامى نوپا به انحراف کشیده شود و سیلى بخورد و به شکست منتهى شود، خداى نخواسته اسلام براى قرنها به طاق نسیان سپرده مىشود، و به جاى آن، اسلام شاهنشاهى و ملوکى جایگزین آن خواهد شد. شما برگزیدگان مستضعفان مىدانید که با کوتاه شدن دست ابرقدرتهاى چپاولگر از کشور اسلامى شما، آنان و وابستگان به آنها ماهیت اسلام و قدرت الهى آن را لمس نمودند، و چون افعى زخم خورده در کمین نشستهاند که از هر راهى بتوانند خود یا به وسیله پیروان از خدا بىخبر خود این نظام الهى را از مسیر خود منحرف نمایند. و بالاترین انحراف، که منجر به انحراف تمام ارگانها مىشود، انحراف رهبرى است، که امروز شما نقش اول آن را دارید. شما دیدید و شنیدید که با اصل پنجم قانون اساسى چه مخالفتها شد و چه جار و جنجالها بپا کردند، و بحمد اللَّه تعالى موفق نشدند مأموریت خود را انجام دهند. و اخیراً با همین تعیین خبرگان نیز مخالفت کردند و سمپاشى نمودند، و بحمد اللَّه با شکست مواجه شدند.
و امروز هم شما نباید از کید ساحران و وسوسه خَنّاسان غافل باشید. راه خود را با قدرت الهى و تعهد به اسلام بزرگ و قوت ایمانى و روحى ادامه دهید؛ و به هیچ چیز الا مصالح اسلام و مسلمین فکر نکنید. و در این صورت خداوند تعالى پشت و پناه شماست.
لازم است به رهبر محترم آتیه، یا شوراى رهبرى، تذکرى برادرانه و مخلصانه بدهم:
رهبر و رهبرى در ادیان آسمانى و اسلامِ بزرگ چیزى نیست که خودبخود ارزش داشته باشد، و انسان را خداى نخواسته به غرور و بزرگاندیشىِ خود وادارد. آن همان است که مولاى ما، على بن ابی طالب، درباره آن گوشزد فرموده است. اساساً انبیاء خدا- صلوات اللَّه و سلامه علیهم- مبعوث شدند براى خدمت به بندگان خدا، خدمتهاى معنوى و ارشادى و اخراج بشر از ظلمات به نور، و خدمت به مظلومان و ستمدیدگان و اقامه عدل، عدل فردى و اجتماعى.
شما که خود را پیروان اصحاب وحى و اولیاء عظیم الشأن مىدانید و بحمد اللَّه هستید، خود را جز خدمتگزار به ملتهاى ستمدیده ندانید. و باید بدانید که تبهکاران و جنایتپیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوختهاند، و با اشخاص منحرفِ نفوذى در بیوت شما، با چهرههاى صد در صد اسلامى و انقلابى، ممکن است خداى نخواسته فاجعه به بار آورند، و با یک عمل انحرافى نظام را به انحراف کشانند، و با دست شما به اسلام و جمهورى اسلامى سیلى زنند. اللَّه، اللَّه، در انتخاب اصحاب خود. اللَّه، اللَّه، در تعجیل تصمیمگیرى، خصوصاً در امور مهمه. و باید بدانید و مىدانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید، و اقرار به خطا کنید؛ که آن کمال انسانى است، و توجیه و پافشارى در امر خطا نقص، و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید، و جانب احتیاط را مراعات نمایید.
این جانب مطالبى را در سى صفحه، به عنوان وصیت، نوشتهام؛ و یک نسخه آن را در مجلس مبارک خبرگان امانت مىگذارم، که پس از مرگ این جانب منتشر خواهد شد.
از خداوند متعال عاجزانه مسألت مىنمایم که اسلام بزرگ را عظمت بیشتر بخشد؛ و توفیق وحدت را براى حفظ کیان اسلام و کشورهاى اسلامى نصیب ملتهاى اسلامى فرماید؛ و جمهورى اسلامى را هر چه بیشتر تقویت نماید؛ و ما را مورد عنایت حضرت بقیة اللَّه- عجل اللَّه فرجه الشریف و روحى لمقدمه الفداء- قرار دهد. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.
22 تیر ماه 1362/ 2 شوال المکرم 1403
روح اللَّه الموسوی الخمینى
صحیفه امام، ج18، ص: 3-7